ته قصم همینجاس...

ساخت وبلاگ
دیروز تایمم ظهر بود صبح پری گف بیا خونمون رفتم ،گوشیش سوکت شارژش خراب شد شارژنمیشد خاموش شد یهو، دیروز صبح داد به من که بدم به آشنامون که تعمیر کاره ، ازش گرفتم اومدم خونه که آماده شم واسه سر کار اما یه چیزی ته ذهنمو قلقلک میداد

به زور با شارژرایی که تو خونه بود یکم شارژ شد روشنش کردم رفتم تو پی وی آرش و پری چت های اخیرشون رو خوندم

تا همینجاشو میتونم تعریف کنم .... بقیش نیازم به تعریف نداره به قول خود آرش که منو میشناسه میدونه چقد داغون میشم

به پری چیزی نگفتم از اینکه خوندم چت ها رو اخرین خواهشم هم از ارش اینه که نگه بهش 

حتی دیگه سر کارم نرفتم و نمیرم ،  نمیدونم دیگه چجوری باید سر پا شم

عاشقانه ای از جنس غرور......
ما را در سایت عاشقانه ای از جنس غرور... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7asheghaneeeha12 بازدید : 187 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 15:25